اگر نگاهی بیاندازی به رخسارممی بینی که رنگی به چهره ندارمچه خیالاتی نمی گذشت از سرمنمی دانستم نمیخواهی بشی نصیبم
دلم می خواد می تونستم پیشت بیام و اونقدر گریه کنم تا دل بی قرارم آروم بگیره... دلم برات تنگ شده... خیلی... تنهام
من همینم که هستم