گر چه با دوری او زندگیم نیست، ولی

یاد او می دمدم جان به رگ و پوست هنوز

بر سر و سینه ی من بوسه ی گرمش گل کرد

جان حسرت زده زان خاطر خوشبوست هنوز

 رشته ی مهر و وفا شکر که از دست نرفت

بکَشد یا بکُشد، هر چه کند دم نزنم

مرحبا عشق که بازوش به نیروست هنوز

 هم مگر دوست عنایت کند و تربیتی

طبع من لاله ی صحرایی خودروست هنوز

با همه زخم که سینه به دل از او دارد

می کشد نعره که آرام دلم اوست

 هنوز

نظرات 1 + ارسال نظر
قاسمی یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 08:28 ق.ظ http://gasmi.blogsky.com/

سلام از این که به وبلاگ من سر زدی متشکر هستم
این وبلاگ را به تازگی ایجاد کرده ام ... و تلاش می کنم تا خواستهء شما را عملی کنم و عکس های مورد علاقه شما را
در این وبلاگ قرار دهم
بازم به وبلاگ من سر بزن ...
به امید موفقییت روز افزون برای شما دوست عزیز.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد